جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    حدیث / آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
    بخش بيست و يكم

    تفسير آيه‏

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 189

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ آياتِكَ بِاكْرَمِها

    وَ كُلُّ آياتِكَ كَريمَةٌ؛

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِآياتِكَ كُلِّها.

    تفسير ادبى‏

    «آيه» به معناى «علامت» است؛ علامت ظاهر و باطن، علامتى كه بتوان از آن عبرت گرفت و علامتى كه از نظر عقل عجيب باشد. قرآن مى‏فرمايد:

    «سَنُريهِمْ آياتِنا فِى الافاقِ وَ فى انْفُسِهِمْ حَتّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ انَّهُ الْحَقُّ»؛[1] ما به زودى نشانه‏هاى خود را در طبيعت و هم‏چنين در وجودِ خودتان به شما نشان مى‏دهيم تا اين كه بر ايشان روشن گردد كه خداوند حق است.

    آيات آفاقى، يعنى آياتى كه در عالم وجود است و آيات انفسى، يعنى نشانه‏هايى كه در انسان نهفته است. همه موجودات، آيات خدايند، و كريم‏ترين و بارزترين اين آيات، انسان است. اميرالمؤمنين عليه السلام مى‏فرمايد:







    مى‏پندارى جثه كوچكى هستى، در حالى كه عالم بزرگ‏تر در تو نهفته است.»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 190

    انسان به تنهايى مستجمع جميع مراتب غيب و شهود است. قرآن مى‏فرمايد:

    «بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فى صُدُورِ الَّذينَ اوتُوا العِلمَ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا الّا الظَّالِمُونَ»؛[2] قرآن، آياتى روشن در سينه كسانى است كه خدا به آن‏ها علم داده است. اين آيات را جز ستم‏گران منكر نمى‏شوند.

    مراد از آيات در جمله دعا، آيات تشريعى قرآن است، زيرا درباره آيات تكوينى، آفاقى و انفسى قبلًا گفتيم كه منظور از (كلمات) در جمله:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ كَلِماتِكَ باتَمِّها وَ كُلُّ كَلِماتِكَ تامَّةٌ.»

    آيات آفاقى و انْفُسى و عالم وجود است، زيرا موجودات نشانه خدا هستند اما مراد از آيات در جمله‏

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ آياتِكَ اكْرَمِها»،

    آيات تشريعى است، زيرا تكرار لازم نيست:

    «خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، به قرآنت توجه دارم، و تو را به قرآنت قسم مى‏دهم.»

    شرح عرفانى‏

    كسى كه بر درخانه خدا مى‏رود وقتى كه به قرآن با عالم كثرت توجه كند، مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ آياتِكَ بِاكْرَمِها؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، توجهم به قرآن است، و تو را به كريم‏ترين آياتت قسم مى‏دهم.»

    كريم‏ترين آيات خدا سوره توحيد است، زيرا منبع و افضل همه آيات است.

    هم‏چنين آخر سوره حشر بهترين آيات است، و «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» در سوره توحيد از همه قرآن افضل است.

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 191

    حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مى‏فرمايند:

    «عِلْمُ ماكانَ وَ ما يكُونُ مَحِلَّهُ فِى القُرْآنِ وَ عِلْمُ القُرْآنِ كُلُّهُ فِى سُورَةِ الْفاتِحَةِ وَ عِلْمُ الْفاتِحَةِ كُلُّهُ فِى الْبَسْمَلَةِ مِنْها وَ عِلْمُ الْبَسْمَلَةِ كُلُّهُ فى‏ بائِها؛[3]

    تمامى علوم در قرآن است و همه قرآن در سوره فاتحه است و همه سوره فاتحه در بسم اللَّه است و تمام معناى بسم اللَّه درباء بسم اللَّه است.»

    سپس مى‏فرمايند:

    «وَ أَنَا النُّقْطَةُ تَحْتَ الْباءِ؛[4]

    و من نقطه باء بسم اللَّه هستم.»

    عارف وقتى به وحدت جمعى قرآن توجه كند، مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ آياتِكَ كَريمَةٌ

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِآياتِكَ كُلِّها؛

    خدايا! همه آيه‏ها، و قرآن تو كريم است. اى خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و از تو سؤال مى‏كنم، و تو را به همه قرآن و آيات آن قسم مى‏دهم.»

    درس ولايى‏

    عارف وقتى توجه كند كه اهل بيت، قرآن ناطقند، چنان كه بسيارى از روايات بر داشتن قرآن صامت و ناطق دلالت دارند. قرآن ناطق ائمه اطهار، پيغمبر اكرم و چهارده معصوم‏اند، و قرآن صامت، قرآنى است كه در ميان ما است و هم چنين وقتى به اين آيه شريفه-/ كه مى‏فرمايد:

    «وَيَقولُ الَّذينَ كَفَروُا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ‏

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 192

    الْكِتابِ»؛[5] پيغمبر! كافران مى‏گويند تو رسول نيستى. بگو من رسولم. شاهدم خدا، و كسى كه همه علم قرآن نزد او [اميرالمؤمنين عليه السلام‏] است.-/ توجه كند و اين‏كه حقيقت پيغمبراكرم صلى الله عليه و آله اصل، و ديگران فرع‏اند، مى‏گويد:

    «اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ آياتِكَ بِاكْرَمِها؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، نظرم به قرآن ناطق است، و تو را به كريم‏ترين آياتت قسم مى‏دهم؛ يعنى به حقيقت احمدى تو را قسم مى‏دهم.»

    عارف وقتى توجه كند به اين كه اهل بيت، نور واحدند، و وقتى توجه كند به اين كه چهارده معصوم، همه، از نظر علم و فضيلت يك چيز و يك كس هستند:

    «اوَّلُهُمْ مُحَمَّدٌ، اوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ، آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ.»

    اين نظر مى‏گويد:

    «وَ كُلُّ آياتِكَ كَريمَةٌ

    اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ بِآياتِكَ كُلِّها؛

    خدايا! به درخانه‏ات آمده‏ام، همه آيات تو كريم است. اى خدا! به درخانه‏ات آمده‏ام، و تو را به چهارده معصوم‏ات قسم مى‏دهم.»

    تذكر اخلاقى‏

    قرآن نور است و دل را منور مى‏كند، و هدايت است و انسان را به مقصود مى‏رساند و براى دردهاى دل شفا است:

    قَدْ جائَكُمْ مِنَ اللّهِ نورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ»؛[6] براى شما، از جانب خدا نور و قرآن آشكار نازل شد.

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 193

    «الم ذلِكَ الْكِتابُ لارَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ»؛[7] [قرآن كه‏] هيچ شكى در آن نيست، متقين را هدايت مى‏كند.

    «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ»؛[8] ما قرآن را نازل كرديم؛ قرآنى كه براى مؤمنين شفاء و رحمت است.

    بنابراين، قرآن نور است و دل را منور مى‏كند، و كتاب هدايت و شفا است. اما براى چه كسى؟ براى كسى كه دلش پاك باشد:

    «يَهْدى بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ»؛[9] خدا با قرآن انسانى را كه از او راضى باشد، هدايت كرده و به راه‏هاى سلامت مى‏رساند.

    قرآن مى‏فرمايد:

    «وَلايَزيدُ الظّالِمينَ الّا خَسارًا»؛[10] قرآن ظالمين را جز خسران و زيان كارى نمى‏افزايد.

    قرآن شفاى دردها

    اگر نورانيت دل و شفا و رحمت مى‏خواهيد به قرآن اهميت بدهيد. اگر مى‏خواهيد به مقصود برسيد قرآن را از ياد نبريد:

    «فَاقْرَءُوا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»؛[11] قرآن به هر اندازه كه مى‏توانيد بخوانيد.

    مواظب باشيد لجاجت، عصبيت و صفت رذيله بر شما حكم‏فرما نباشد، زيرا:

    «وَلايَزيدُ الظّالِمينَ الّا خَساراً.»[12]

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 194

    در اين صورت قرآن ديگر براى شما جذابيت و فايده‏اى ندارد.

    قرآن جذابيت عجيبى دارد و ناپاكى‏ها و كدورت‏ها را از بين مى‏برد. خواندن قرآن براى كسى كه دل پاك داشته باشد بالاترين لذت و سخن گفتن معشوق با عاشق است، چنان كه دعا و راز و نياز با خدا گفت و گوىِ عاشق و معشوق است.

    بالاترين لذت‏ها براى عارف، خواندن قرآن است، زيرا قرآن صحبت كردن خدا با بنده است، و انسان را به مقصود مى‏رساند. پيغمبر مى‏فرمود:

    «فَاذا الْتَبستْ عَليَكُمُ الْفتَنُ كَقِطَعٍ اللّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَليْكُمْ بِالْقُرْآن؛[13]

    وقتى كدورت‏ها و فتنه‏هاى ظاهرى و باطنى هم‏چون شب تاريك بر شما هجوم آورد متوسل به قرآن شويد.»

    زيرا قرآن است كه فتنه‏ها و آتش بلا را خاموش مى‏كند و رذايل و مصيبت‏ها را از بين مى‏برد. سپس مى‏فرمود:

    «فَانَّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ، وَ ماحِلٌ مُصَدَّقٌ؛[14]

    قرآن شفاعت كننده‏اى است كه، شفاعتش پذيرفته مى‏شود [در اين دنيا براى نوارنيت و دفع بلا، و در آخرت براى رفتن به بهشت شفاعت مى‏كند] و نفرين كننده‏اى است كه نفرينش گيراست.»

    كسى كه به قرآن پشت پا بزند و با قرآن سروكار نداشته باشد، در دنيا به مصيبت گرفتار مى‏شود، و در آخرت جايگاهش جهنم است.

    «مَنْ جَعَلَهُ امامَهُ قادَهُ الَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ ساقَهُ الَى النَّارِ؛[15]

    كسى كه قرآن راهنماى او باشد بهشت او از همين جا شروع مى‏شود [تا به بهشت موعود برسد] و هركس كه پشت پا به قرآن بزند جهنمش از همين جا شروع مى‏شود [تا به جهنم موعود برسد].»

    آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 195



    [1]. فصلت، آيه 53.

    [2]. عنكبوت، آيه 49.

    [3]. مصابيح الانوار، ج 1، ص 435؛ ر. ك: تفسير صراط المستقيم، ج 3، ص 196.

    [4]. الانوار النعمانيه، ج 1، ص 47؛ هم چنين ر. ك: شرح الأسماء الحسنى، ج 1، ص 5.

    [5]. رعد، آيه 43.

    [6]. مائده، آيه 15.

    [7]. بقره، آيه 2.

    [8]. اسراء، آيه 82.

    [9]. مائده، آيه 16.

    [10]. اسراء، آيه 82.

    [11]. مزمل، آيه 20.

    [12]. اسراء، آيه 82.

    [13]. بحارالأنوار، ج 89، ص 17،( باب 1)، ح 16.

    [14]. همان.

    [15]. همان.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365